نعل وارونه مدیری در تلویزیون با الصاق تذکار و توضیح
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۱۹۷۷
چندی پیش مهران مدیری در ویدئویی کوتاه، صدا و سیما را از پخش برنامه خود برحذر داشت؛ در حالیکه صداوسیما تا بحال نردبان ترقی وی بوده و گویا این هنرمند از رفتار هنرمند حوزه موسیقی تقلید کرده که تفاوت اوضاع آن دو حکایت دانه فلفل و خال مهرویان است که هیچ نسب و نسبتی را با هم برنمی تابد!
به گزارش خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ این روزها شرایط کشور و عرضاندام برخی از سلبریتی ها همچون مهران مدیری و کتایون ریاحی مصداق تمثیل «آب سربالا و آواز ابوعطاء»ست! افرادی که از شنیدن حال و احوالشان باید انگشت تحیر به دندان گزید!
سلبریتی هایی که این روزها با هیاهوی برخی که ملعبه اجرای نقشه های شوم دشمنان شده اند، بوی خطر را به شامه گرفته و در فراری رو به جلو هوشمندانه جهت آنتن خود را تغییر داده و به غربی ترین درجه چرخانده و خود نیز به دور آن چرخیده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیری که در سالهای گذشته از طریق برنامه های تلویزیونی خاصه برنامه دورهمی در حالی ثروت و مکنت فراوانی بهم زده که بسیاری از پیشکسوتان سینما، تاتر و تلویزیون در این ایام روزگار سختی را گذرانده اند و به واسطه تضعیف سینما و رشد فیلم های سخیف و مملو از متلک ها و شوخی های جنسی کار هنری آنها از رونق افتاده است.
مهران مدیری در پی اغتشاش های روزهای اخیر در شامگاه پنجشنبه ۳۱ شهریور ماه با انتشار ویدئویی گفته بود: «(نقل به مضمون:) قرار بود بعد از ماه صفر مجموعه جدید دورهمی از رسانه ملی پخش شود. اما من به عنوان طراح، تهیه کننده و مجری و... اجازه نمی دهم یک فریم از این برنامه از هیچ شبکهای روی آنتن برود؛ دورهمی مال حال خوب است.»
در این اظهار نظر که به قول سعدی علیه الرحمه، به درستی مصداق«درونْ مردار و بیرون، مشک و کافور» است، به تناقضات عجیبی بر می خوریم که طرح اهم آنها خالی از لطف نخواهد بود.
یکم: در ابتدا باید خطاب به مهران مدیری متذکر شد که ملت ما مدت هاست که متاثر از آتش افروزی بیگانهپرستان نمک ناشناس که به تشدید تحریم ها کمک کرده اند، حال خوبی ندارند. حال مردم چندگاهی است که خوب نیست. خوب نیست از احتکار و گرانفروشی؛ از خیانت و خباثت از نفاق و تزویر عده ای هموطن خاص که کشور را دکه و دکان خود کرده و پول بادآورد خود را در ولایات دیگر با باد می دهند. اما با این حال این مردم حرف خانه را به گوش همسایه نرسانده اند؛ این مردم بخاطر یک دستمال قیصریه ای را به آتش نکشیده اند. حال عجبا که یکی از نشئه داشته های مادی خود به آنی برخاسته و چون خواب زده ها تازه به اینجا رسیده که مردم حالشان خوب نیست! بدون آنکه چرایی اش را درک کرده باشد. و آن دیگری که برای تولد فرزندش به کانادا سفر کرده بود در بین هزار توهین و تحقیر بدون هیچ مانع و رادعی برگشته که احتمالا تتمه حساب قرارداد خود را از بیت المال بکند و مترصد بهانه ای باشد تا در معیت نخستین فرزند دوتابعیتی(!) و خانم والده نورسیده به آغوش دایه های مهربانتر از مادر پناه ببرد؛ بلکه شب ها در دور میدان تورنتو چیزی شبیه «دوه دوه» بخواند؛ شاید؛ خدا را چه دیدی؟
دوم: چرا این دو به یکباره چرت شان پاره شده و به این الهام نورانی رسیده اند که چون حال مردم خوب نیست نباید یک فریم از برنامه آنها روی آنتن برود؟ به ویژه وقتی که پیش از پخش برنامه یحتمل بخش اعظم مبلغ قرارداد را لوتی خور کرده و از مرام مردانه خود قصد کرده، دست و پای سایر اعضای گروه را در پوست گردو بگذارند! گرچه باز عملکردی سوای این رویه جای حیرت دارد که از قدیم گفته اند: «از کوزه همان برودن تراود که در اوست»!
سوم: به استناد بیت المثل«نور فروزنده چو پنهان شود/ شب پره بازیگر میدان شود»، برخی از رفتارها پیش آنکه جدیتی در بطن خود داشته باشند، بیشتر تکرار رفتارهای گذشته است. به ویژه برای آنهایی که درگیر سوءتفاهماتی هستند که متاثر از آنها به یقین بزرگ شدن رسیده اند. برای مثال بد نیست که به ممنوعیت پخش آثار موسیقایی یکی از خوانندگان ایرانی اشاره کرد که صدا و سیما را از پخش آثار خود منع کرده بود. در این دو اتفاق یک دنیا تفاوت نهفته است. که در تشریح آن یا تمسک به این الزام که « عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو» باید منصفانه دید و گفت که اولا این خواننده آثارش را برای رسانه ملی و با بودجه صدا و سیما تولید نکرده بود که این قید را برای پخش آثار خود گذاشته بود. به تعبیری رسانه ملی نردبان ترقی این خواننده نبود که در میانه راه تبر برداشته نردبان را بشکند و منکر هر آنچه به زیرپا داشته شود.
اما برنامهسازان مورد بحث این نوشتار که به صداوسیما بیشتر از خانه ها و خانواده خود مدیون و با اصطلاح نمک پرورده این رسانه هستند، آیا اساسا می توانند اثری که بخش اعظم حق کپی رایت آن به صدا و سیما مربوط می شود را از حق طبیعی خود محروم و این رسانه را از پخش برنامه تولیدی خود منع کنند؟ شاید بتوانند که این هم از عجایب روزگار است؛ نمک خوردن و نمکدان شکستن!
این در حالیست گرچه هزینه اولیه تولید این برنامه را فردی حقیقی یا حقوقی پرداخته باشد اما در نهایت این تلویزیون است که هزینه ابتدایی سرمایه گذار را با سود آن، بصورت دولاپهنا به آنان باز میگرداند. با این وجود آیا در این اظهارنظر می توان کوچکترین منطقی سراغ گرفت که فارغ از جهت گیری های سیاسی قابل هضم باشد؟
چهارم: اما سوال آخر که صد البته بیشتر از کنجکاوی یک ذهن ناآرام ناشی می شود، حسن ختام این نوشتار خواهد بود و آن اینکه راستی مدیری از موزه دورهمی چه خبر؟ آیا پیش از کوچ و وداع تان با تلویزیون تکلیف عتیقه هایی که مهمانان دورهمی به این موزه بخشیدند تا پس از حراج صرف امور عامالمنفعه شود، را روشن کرده اید؟ ابتدا عفو و بعد باور بفرمایید که این یادآوری فقط از این بابت است که نکند خدای ناکرده علاقه شما به عتیقهجات مانع و رادعی برای عمل به وعده ای باشد که بارها به انجام آن تصریح کرده بودید.
بیتردید حراج هدایای مهمانان شما که قرار بود در موزه ای تحت عنوان «موزه دورهمی» جمع آوری و در نهایت در مقابل دوربین ها و در برنامه ای تلویزیونی به حراج گذاشته شود، در صورت وفای به عهد شما می تواند حال مردم ما را خوب کند!
در پایان زیاده عرضی نیست جز دوری شما که امید است در برنامه «حراج دورهمی» ممکن و میسر شود.
منبع: دانا
کلیدواژه: مهران مدیری صدا و سیما خوب نیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۱۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوخی گلزار با مردم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جدیدترین مسابقه تلویزیون که این روزها حسابی نامش بر سر زبانها افتاده است، پانتولیگ با اجرای محمدرضا گلزار، بازیگر و خواننده نام آشنای سینماست، گلزار چندی پیش هم با مسابقه «برنده باش» در شبکه سه سیما به عنوان مجری حضور داشته است.
«پانتولیگ» مسابقهای با تمرکز روی پانتومیم است اما کل آن محدود به بازی پانتومیم نمیشود. دو گروه چهار نفره مقابل هم قرار میگیرند تا هم چالشهایی متنوع در ارتباط با پانتومیم را از سر بگذرانند و هم به سؤالات اطلاعاتعمومی پاسخ دهند. در واقع عوامل مسابقه سعی کردهاند علاوه بر جلب توجه علاقهمندان به پانتومیم، دوستداران مسابقات اطلاعاتعمومی را هم با خود همراه کنند و از این طریق، رقابت را با هیجان بیشتری پیش ببرند. نکته قابل توجه اینکه شرکت کنندگان مسابقه از میان افرادی انتخاب شدهاند که سالها بهطور مستمر پانتومیم اجرا کردهاند و یک جورهایی حرفهای این رقابتند و از طرف دیگر اطلاعات عمومی خوبی هم دارند.
تسنیم نوشت:یکی از ویژگیهای مسابقه «پانتولیگ» ریتم بسیار خوب آن بود که البته اجرای به اندازه گلزار به حفظ این ریتم حسابی کمک کرده بود. شاید حضورِ گلزار و اجرایِ او در مسابقه «برنده باش» خیلی کمک کرده او اینجا در مقامِ یک مجری اتوکشیده وارد نشود. با شرکتکنندگان لحظاتی شوخی میکند تا مخاطبان با تماشای یک مسابقه سرگرمکننده، از طنازی او هم بهره ببرند.
بعضی اوقات روش کمک کردنش به شرکتکنندهها برای رسیدن به جواب درست هم موقعیتی بامزه ایجاد میکرد. البته در «برندهباش» موقعیت برای شوخطبعی و گپ و گفت با مخاطبان بیشتر فراهم بود. چون هم مسابقه طولانیتر بود، هم حضور تماشاگران بیشتر احساس میشد و هم در بخشهایی باید با خانواده و دوستان شرکتکنندهها تماس میگرفت و این مسئله هم به ایجاد موقعیتهای مختلف کمک میکرد. در «پانتولیگ» به دلیل متمایز بودن شیوه مسابقه، گلزار هم سعی کرده است اجرایی متفاوت داشته باشد.
اما شاید مهمترین نقطه قوت این مسابقه دور کردن مخاطب از فضای سرد مجازی است. تلویزیونی که سالها عضوی از خانواده تک تک ما ایرانیها بود و با تولید برنامههای گوناگون اثربخشی بسیار زیادی داشت، امروز با وجود شبکههای متعدد دیگر این تأثیرگذاری را ندارد، چون روزگاری تلویزیون مسابقات و سرگرمیهایی تولید میکرد که افراد علاقمند را پای آن مینشاند، مانند «مسابقه هفته» که علاوه بر این که در زمان خود جزو پرمخاطبترین برنامههای سیما بود، همچنان وقتی بخشهایی از آن در شبکه مجازی منتشر میشود، بازخوردهای مثبت بسیاری از آن میتوان دریافت کرد.
حتی پانتومیم و آموزش آن به قدری اهمیت داشت که در برنامههای تلویزیونی کودک و نوجوان با همان اندک شبکههای موجود نیز یا به نمایش در میآمد و یا آموزش داده میشد و علیرضا خمسه سردمدار این آموزشها بود. اما رفته رفته اجرای پانتومیم جایگاه خود را از دست داد و برنامههای تلویزیونی کمتری به آن اختصاص پیدا کرد. هرچند که در تئاتر همچنان جسته و گریخته به آن نیم نگاهی میشود، اما در تلویزیون دیگر این جایگاه وجود ندارد. شاید به این خاطر که نسل امروز با نسل دیروز متفاوت است. نسل امروز غرق در فضای مجازی و بازیهای رایانهای است و دیگر جایی برای پانتومیم و اجراهایی از این دست برایش باقی نمانده است.
همین ورود به فضای مجازی به نوعی بیتحرکی و عدم همبستگی خانوادگی و دور شدن از اجتماع را با خود به همراه آورده است و نسل امروز را متفاوت از نسل دیروز منزوی و گوشهگیر کرده است. در دنیای نسل امروز همه چیز پشت گوشیها و رایانهها پنهان شده است، حتی دوستیها و رفاقتها.
آدمهای امروز دیگر مانند گذشته اهل چهره به چهره صحبت کردن نیستند و بیشتر ترجیحشان این است که بتوانند از راه دور و در همان فضای مجازی صحبت کنند. امروز دیگر جای شور و نشاط گروهی که در میان نوجوانان دیروز وجود داشت، برای نوجوانان و جوانان امروز وجود ندارد.
از همین سو به نظر میرسد جای تولید برنامههایی که بتوانند با نگاه امروز جوان و نوجوان را با خود همراه کنند خالی است. اما شبکه سه سیما که از گذشته شعار جوانی را با خود حمل میکند، در این میان دست به یک اقدام تازه زد و با تولید برنامه «پانتولیگ» هم شورو نشاط را به دل برنامههای تلویزیونی آورد و هم هنر تا حدی فراموش شده پانتومیم را در قالب بازی و سرگرمی احیا کرد.
در این برنامه اعضای گروه میتوانند با هم خانواده باشند یا رفیق، فرقی ندارد مهم این است که با اجرای پانتومیم به شناخت از هم دست پیدا میکنند و علاوه بر سرگرمی و نشاط، دست به مطالعه میزنند و از لاک تنهایی خود خارج میشوند تا در دنیای واقعی و بازی بتوانند برای ساعاتی از فضای سرد و یخ زده مجازی دور باشند.
اقدامی که تلویزیون باید خیلی زودتر از اینها دست به کار میشد و انجام میداد. تولید برنامههایی همچون «پانتولیگ» میتواند این کار را انجام دهد و بازی و سرگرمی را از قاب تلویزیون به دل خانوادهها بیاورد.
حال باید دید در ادامه این برنامه به کجا میرسد؟ آیا قرار است ورود تلویزیون به فصل جدیدی از مسابقهسازی همچون گذشته در سایه استعدادیابی صرف همچون گذشته باشد یا مثلِ «معرکهها» و «پانتولیگها» خانوادهها را هم دعوت به سرگرمی و بازی در منزل کند. در واقع برخی از بازیها و سرگرمیهایی که تلویزیون میتواند ایجاد کند مخاطب را از آن خمودگیهای ناشی از فعالیتِ صرف در فضایمجازی به سمتِ شادابی سرگرمی با خانواده سوق میدهد.
باید منتظر ماند و دید که نهایتاً محمدرضا گلزار از اجرای تلویزیونی چه نمرهای میگیرد؟ در این میدان هم میتواند مخاطب را به سینماها بیاورد و اصطلاحاً مردِ اول گیشه باشد. این روزها تلویزیون به مخاطب نیاز دارد تا آن عقبه طلایی سریالها و برنامههای خیابانخلوتکن را برگرداند. اتفاقی که امروز به زعمِ مدیران تلویزیون به یک رویا و آرزو تبدیل شده است.
۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898653